ذهنا" از پایان شروع کنید
سلام
یه جایی خوندم که نوشته بود اگر میخواهید آدمی باشیدکه بعدرفتنتون (بعد 1000 سال ) همه از شما به خوبی یاد کنن و در واقع برای دستیابی به موفقیت هاتون، یه برنامه ریزی به این شکل داشته باشید :
( با ضمیر متکلم وحده مینویسم که به کسی بر نخوره )
فرض میکنم روز موعود فرا رسیده و بنده را در تابوت گذاشتند و دارند تشییع میکنن و به رسم برادران مسیحیمون تابوتم در کلیسا جلوی جمعیت گذاشته شده و قرار سخنرانی هایی به این ترتیب انجام بشه و روح من هم در بین جمعیت نشسته و گوش می کنه :
1- پدر روحانی کلیسا ی مذکور که منو میشناسه
2- برادر بزرگم به نمایندگی از خانواده
3- پسر عمو یا پسر خاله به نمایندگی از اقوام
4- یکی از همکلاسان دانشگاه به نمایندگی از کل همکلاسیها
5- یکی از همکاران هم سطح به نمایندگی از کل همکاران
6- رئیس مستقیم محل کارم به نمایندگی مدیریت شرکتی که در آن کار میکنم
7- و یکی از کارمندان زیر دستم به نمایندگی از زیر مجموعه من در شرکت
8- پسرم یا دخترم
9- ( شما میتونید به تناسب شغل و ... هریک از این موارد را کم یا زیاد کنید )
خوب حالا روح من که در بین جمعیت نشسته دوست داره چی بشنوه به یکی دو مورد اشاره میکنم جهت مثال که حوصلتون سر نره .
به ترتیب شماره های بالا(اشخاص مذکور):
1 – فردی مومن بود که به همنوعان خود کمک میکرد و ....
2 – برای ما برادر خوبی بود یک برادر واقعی امکان نداشت کاری از دستش بربیاد و دریغ کنه.و....
3- تمام فامیل از بودن او در بین خودشان احساس شادی میکردند و ...
4 – خیلی خوب و با علاقه درس میخوند و ....
5- همیشه همکاری صمیمانه ای با ما داشت و ...
6. کارمندی کوشا و تلاشگر در جهت اهداف سازمانی بود و ....
7 . رئیسی دلسوز برای ما که ما هیچوقت احساس نمیکردیم رئیسی مستبد و زورگو داریم و همیشه خوشحال بودیم که آدمی با هوش و با اطلاعات و .... رئیس ماست و ....
8 . پدر برای ما دلسوز تر از خودمان بود.و ....
9 . ......
خوب حالا بعد از نوشتن اینها و ویرایش و اصلاح آن میتونید آنرا به عنوان قانون اساسی زندگیتون فرض کنید ( مثل قانون اساسی امریکا که بعد از این همه سال تنها چند تغییر کوچک در آن ایجاد شده ) و تمام حرکات و رفتار های خود را در چهار چوب این قانون اساسی تنظیم و کنترل کنید .
به امید موفقیت خودم و تمام انسانهای دوست داشتنی روی این کره خاکی.
التماس دعا